دختر کورش
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید

پيوندها
همه چی از نوع باحال
اخبار دبیران و ایران
بهترین جک ها
bia 2 *+18
سربازان کوروش
پاتوق boys & girls اسدآباد
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دختر کورش و آدرس dokhtare-korosh.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 119
بازدید ماه : 571
بازدید کل : 21719
تعداد مطالب : 67
تعداد نظرات : 38
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


نويسندگان
آتوسا

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
پنج شنبه 1 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 18:53 :: نويسنده : آتوسا

زمانی، مردی را می دیدم که نزدیک اورشلیم می نشست. هربار که از

 

آن جا می گذشتم، همان جا بود. از راهنمایم می پرسیدم او کیست، و

او، خندان، می گفت پیرمرد دیوانهء شوریده ای است.

ــ چه کار می کنید؟

مرد پاسخ داد: به دشت ها می نگرم.

ــ و دیگر چه؟

ــ همین برای درک کردن زندگی کافی نیست؟ چنین پاسخ داد

مردی که دیوانه اش می خواندند.

در جنگ به خاطر پیچیدگی ها زیست می کنیم، و از یاد می بریم

که نگریستن به دشت ها، بیش تر از هر چیز دیگر برای درک خداوند

کافی است.

                               (از دفتر خاطرات ماری هسکل)

 

 

صفحه قبل 1 صفحه بعد